ریحانه  جون ـــنبضـــ منریحانه جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره
محمد طاها جون ـــنبضـــ منمحمد طاها جون ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 20 روز سن داره
محمدصدرا ـــنبضـــ منمحمدصدرا ـــنبضـــ من، تا این لحظه: 1 سال و 3 ماه و 3 روز سن داره

♥ریحانه گردو _ طاها بادوم _ صدرا فندق ـنبضـ زندگی مامان و بابا♥

یا الله،یا رحمن، یا رحیم،ثبت قلبی علی دینک

حرف تازه

دخترم تا چند روز پیش اب رو  با میگفتی ولی چند روزه که اب میگی فکر کنم 1 ماهی میشه که دستشویی رو تلفظ میکنی هروقت هم کارم داری میگی مامان پاشو.... و خلاصه اینکه شیرین زبون شدی .خدا حفظت کنه. از وقتی که کودکان بی پناه غزه رو نشون میده که تو سن کم پر پر میشن همش میگم پیرشی دخترم نوه و نتیچه دار شی و من نوه هامو ببینم. خیلی سخته مادری تصورکند فردای کودکش وجود ندارد........
14 مرداد 1393

دلم تنگه ماه خداست

با اینکه چند روز بیشتر نیست که ماه رمضان تموم شده ولی دلم تنگشه . روزهای ماه رمضون برکت داشت عطر خدا رو تو شب و روزش به وضوح حس میکردی ولی الان...روزها تو خونه تنهام  اون موقع روزها رو به  بهونه افطار  سر میکردی و شب هم به بهونه سحر . حس تنهایی نمیکردی وجود خدا رو کنارخودت کامل حس میکردی ولی الان ... الان خدا هم هست بهمان نزدیکی ما از خدا دوریم... ماه خدا دلتنگتم ، دلتنگ لحظه های افطار و سحرت ، دلتنگ افطاری و سحری درست کردن ، دلتنگ لحظه های نیایش با خدا ، دلتنگ شبهای قدر  و حتی دلتنگ شب عید که خوشحال از امدن عید بودی ، نمیدانستی که چه عزیزی میرود تا عید بیاید ... وای که چقدر دلم گرفته هوای گریه داره .... یا صاح...
11 مرداد 1393
1